گروه اقتصادی مشرق- عیسی کلانتری که به تازگی از سوی اسحاق جهانگیری به عنوان مشاور معاون اول دولت یازدهم در امور آب و کشاورزی منصوب شده است، در سخنانی در موسسه وابسته به محمدرضا عارف، اظهارات ساختارشکنانهای مطرح کرد تا این سوال مطرح شود که فردی با این تفکرات، به چه دلیل پست دولتی گرفته است؟
* صراحت در اظهارنظرهای شاذ
کلانتری که در دولتهای رفسنجانی و خاتمی در صدر وزارت کشاورزی مشغول به کار بود و در یک دهه اخیر فعالیتهای سیاسیاش را در مجموعه موسوم به خانه کشاورز پیگیری کرده، در انتخابات سال 1388 حامی موسوی بود و در یکی از شاذترین مواضع آن دوران اعلام کرده بود که «اگر 13 میلیون آذری رای دهند، موسوی رئیس جمهور است و در غیر این صورت باید چادر به سر کرده و از ایران فرار کنیم.»
البته موسوی رای نیاورد ولی کلانتری به قول خود عمل نکرد و چادر به سر از کشور نگریخت. او در این سالها در ایران باقی ماند و با اظهارات خود ، لبخند رضایت را به لبان فراریها از کشور مینشاند.
* زیر سوال بردن سیاستهای کلی نظام
کلانتری که سه دوره وزارت کشاورزی را در دولتهای رفسنجانی و خاتمی عهدهدار بوده، طی سالهای اخیر بارها با حرکت کشور به سمت خودکفایی محصولات کشاورزی ابراز مخالفت کرده و واردات را گزینه بهتری دانسته است. این اظهارات وی با سیاستهای کلی انقلاب و نظام در زمینه ضرورت خودکفایی در کشاورزی که مورد تصریح حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری واقع شده، کاملا در تضاد است. با این حال، کلانتری هیچگاه شفافسازی نکرده که اگر سیاستهای کلان انقلاب و نظام را قبول نداشته، چرا قبول مسئولیت کرده است؟
* مخالفت با افزایش جمعیت
اما در تازهترین موضعگیری، وی در سخنانش در بنیاد امید ایرانیان علاوه بر ابراز مخالفت دوباره با سیاستهای کلی نظام در زمینه خودکفایی کشور در محصولات کشاورزی، علیه اهداف عالیه نظام در مسائلی چون افزایش جمعیت هم صحبت کرده تا میزان پایبندی خود به اهداف انقلاب را بیش از گذشته نشان دهد.
* حمله به جهادسازندگی و روحیه انقلابی
اظهارات کلانتری به حدی بیسابقه بوده که حتی رسانههای اصلاحطلبی که این سخنان را منعکس کردهاند، در تحلیل سخنان او به این مسئله اذعان داشتهاند.
یک رسانه اصلاحطلب، سخنان کلانتری را اینطور توصیف کرده است: «او دیگر کمتر احتیاط می کند و از محافظه کاری مرسوم مدیران دولتی پس از انقلاب دست کشیده است. وی که در بنیاد امید ایرانیان سخن می گفت به طور صریح سیاستهای جهاد سازندگی در حوزه کشاورزی در سالهای نخستین انقلاب اسلامی زیر سوال برد و گفت: در فضای احساساتی اوايل انقلاب و روحيه انقلابي و تاكيد بر خودكفايي گندم دستور داده شد همه مراتع كشور به ديم گندم بدل شود. در همان زمان اين هشدار داده شد اين مراتع به پناهگاه سن بدل خواهد شد ولي كسي توجه نكرد و طي عملياتي جهادي در ۳ سال ۵۱۴هزار هكتار گندم به ۲ ميليون و ۱۰۰ هزار هكتار بدل شد كه در نهایت به ۲ ميليون هكتار محل تولید سن تبديل شد و براي از بين بردن آن يكي از خطرناك ترين سهمهاي كشاورزي به كار رفت.»
* ديگر پتانسيل توليد در كشور وجود ندارد
مطابق آنچه که رسانههای اصلاحطلب منتشر کردهاند، رئیس خانه كشاورز در سخنانش همچنین مدعی شده که «با توجه به مصرف آب كشور بايد گفت ايران كشور كشاورزي نيست. براي توسعه اقتصاد ي نمي توان روي توسعه كشاورزي سرمايه گذاري كرد. وقتي ۹۲ درصد آب شيرين در كشاورزي مصرف مي شود و سهم آن از توليد ناخالص داخلي ۱۱ درصد است. با اين روند هيچ وقت اقتصاد اول منطقه نمي شويم. توصيه من به وزير نيرو اين است كه از استيضاح نترسد و روي سياستهاي صرفه جويي در مصرف آب خود پابرجا بماند.»
وی در اظهاراتش گفته است: «ما آبي نداريم كه بخواهيم روي آن مانور دهيم و برنامه ريزي دست و دل بازانه كنيم.» در نهايت هم وي اين طور نتيجه گيري كرده كه «ديگر پتانسيل توليد در كشور وجود ندارد ولي هرطور مصلحت كشور است.»
* حمله به سیاستهای افزایش جمعیت
در حالی که سیاستهای ازدیاد نسل از چند سال پیش با تصریح رهبر معظم انقلاب، به یکی از سیاستهای کلی نظام تبدیل شده، مشاور اسحاق جهانگیری با طعنه علیه این سیاستها موضع گرفته و به گونهای اعلام نظر کرده که گویا سیاست ازدیاد نسل در کشور، یک سیاست غیرمنطقی و غیرکارشناسی است.
روزنامه اصلاحطلب «تعادل» درباره این بخش از سخنان کلانتری نوشته است: «وي (کلانتری) نقبي هم به فرمان مقام معظم رهبري درباره افزايش جمعيت در آينده زد و گفت كه با وضعيت كنوني توليد غذاي كشور در شرايط آبي كنوني و اهميت و تاكيد بر امنيت غذايي و خودكفايي در توليد، نهايتا در سال1420 ميتوانيم براي 33ميليون نفر از جمعيت كالاي اساسي تامين كنيم. اين در شرايطي محقق ميشود كه بهرهوري آب در كشور سالي 1.5درصد افزايش يابد كه فرض محالي است چراكه براي محقق شدن اين رشد بايد سالي 0.2درصد به بهرهوري آب و سالي 0.4درصد به توليد ماده خشك دربرابر مصرف آب اضافه شود.
درنهايت هم وي اينطور نتيجهگيري كرد كه ديگر پتانسيل توليد در كشور وجود ندارد ولي هرطور مصلحت كشور است. به گفته اين وزير اسبق كشاورزي ايران، در حال حاضر كه كشور 80ميليون جمعيت دارد غذاي 45ميليون نفر از محل واردات تامين ميشود و اگر قرار باشد به 155ميليون نفر برسيم بايد غذاي 133ميليون نفر را وارد كنيم.»
* 70 درصد مردم باید از ایران بروند
او تصریح کرده است: «اگر کاهش استحصال آب شکل نگیرد، باید 70 درصد مردم کشور را ترک کنند. چندسال قبل سازمان ملل پیش بینی کرد که جزایری در دنیا مثل مالدیو در جنوب غرب آسیا، با جعیت 700 تا 800 هزار نفری تا سال2025 به زیر آب خواهند رفت. من آن زمان عضو کمیته توسعه پایدار سازمان ملل بودم و برای اسکان این تعداد نفر جمعیت به مکان های مختلفی سفر کردیم. بسیج دنیا برای اسکان این جمعیت چند هزار نفری با وجود نداشتن مشکلات سیاسی، هنوز به جایی نرسیده است. آن وقت ما در ایران با 40 تا 50 میلیون جمعیت چه خواهیم کرد؟»
با اين حال كلانتري سياستها و اقدامات چيت چيان را مثبت مي داند ولي خطر عوام فريبي برخي دولتي ها و خارج دولتي ها را مانعي بر سر راه وي مي داند.
* صحبت از خودکفایی درست نیست
وزیر اسبق کشاورزی در بخشی از سخنانش هم علیه خودکفایی موضع گرفته و گفته است: «در جهان به صورت متوسط 84 درصد انرژی از منابع گیاهی و 16 درصد از منابع حیوانی تامین میشود. در ایران 90 درصد انرژی از منابع گیاهی و 10 درصد از منابع حیوانی تامین میشود. طبق بررسیهای اتاق بازرگانی در سال 93، در سالهای 87 تا 91 سه دهک از جامعه ایران کمتر از حد نیاز انرژی مصرف کردهاند و سه دهک آخر، 30 درصد بیشتر از حد نیاز مصرف انرژی دارند. امروز صحبت از خودکفایی نادرست است.»
* قبول کنیم که کشور کشاورزی نیستیم
وزیر سه دوره وزارت کشاورزی در دولتهای خاتمی و کشاورزی این را هم گفته که: «کشور کشاورزی نیستم. یعنی برای توسعه اقتصادی نباید روی کشاورزی برنامهریزی کنیم. 92 درصد آب شیرین را بخش کشاورزی مصرف کرده است، اما همین بخش 11 درصد در تولید ناخالص داخلی سهم داشته است. به عبارتی هشت درصد آب شیرین برای 89 درصد مصرف شده است و در واقع تحقق افق 1404 با وضعیت فعلی بسیار دشوار است.»
* کلانتری بودجه احیای دریاچه ارومیه را چه کرده است؟
عیسی کلانتری با چنین عقاید و نظراتی، در دولت دو سمت مهم گرفته است. او در ماههای ابتدایی دولت، رئیس ستاد دریاچه ارومیه شد و هفته پیش هم به عنوان مشاور معاون اول دولت منصوب شد.
بعد از یک سال و نیم از حضور کلانتری در قامت دبیر ستاد دریاچه ارومیه و در حالی که دولت در آبانماه سال گذشته بودجهای 729 میلیارد تومانی برای این موضوع در نظر گرفت، چند ماه بعد نمایندگان ارومیه افشا کردند که کلانتری بودجه احیای دریاچه ارومیه را صرف امور شخصی و انتخاباتی خود کرده است.
نادر قاضیپور نماینده ارومیه در مجلس در این باره اظهار داشته است: زمانی که دولت یازدهم روی کار آمد آب دریاچه ارومیه 30 درصد بود اما اکنون به 3 یا 4 درصد میرسد بدونشک این نشان دهنده آن است که اقدام عملی برای نجات دریاچه ارومیه صورت نگرفته است.
به گفته وی، تاکنون حتی یک قطره آب به دریاچه ارومیه سرازیر نشده است و تنها به شعار بسنده کردهاند؛ قرار بود ستاد نجات دریاچه ارومیه در دانشگاه صنعتی شریف برقرار باشد اما آقای کلانتری رئیس این ستاد، تشکیل جلسات این کمیته را به خانه خود منتقل کرده است.
این نماینده مردم در مجلس نهم، تصریح کرد: رئیس ستاد نجات دریاچه ارومیه منزلی در خیابان گمنام به نام خانه کشاورز داشته است که در این خانه تابلوی نجات دریاچه ارومیه را نصب کرده است، ما معتقدیم مبالغی که قرار است برای نجات دریاچه ارومیه اختصاص داده شود باید زیرنظر استاندار آذربایجان غربی هزینه و گزارش آن شفاف ارایه شود.
قاضیپور با انتقاد از اینکه برخی آقایان پول نجات دریاچه ارومیه را بین خود قربانی کردهاند، تاکید کرد: همه میدانند که آقای کلانتری برای انتخابات مجلس دهم آمده است و تمام پولها را برای این انتخابات هزینه میکند که البته باید بدانند مردم آذربایجان اجازه چنین کاری را نخواهند داد.
نایب رئیس فراکسیون نجات دریاچه ارومیه در مجلس شورای اسلامی، گفت: با وجود آنکه بیش از 290 میلیارد تومان برای نجات دریاچه ارومیه اختصاص داده شده اما این مبلغ درمسیرهای دیگری هزینه میشود.
عیسیزاده نماینده مردم میاندوآب، شاهینشهر و تکاب در مجلس شورای اسلامی نیز در این باره گفته بود: حدود 729 میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه مصوبه شده اما تاکنون هیچ مبلغی برای این حوزه هزینه نشده است و منابع تخصیص یافته برای جذب حقوق، دستمزد و پاداش و سفرهای غیرضروری مشخص نیست.
عیسیزاده خطاب به کلانتری دبیر ستاد احیا دریاچه ارومیه گفت: آقای کلانتری، بودجه تخصیصی باید در اختیار استانداری آذربایجان غربی قرار گیرد، نه برای هزینه انتخابات رفقای خود، از این رو از دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور انتظار ورود به این مسئله را داریم، تا مشخص شود که این اعتبارات به کجا رفته است
* ابهامات حکم جهانگیری
با توجه به انتقادات فراوان نسبت به عملکرد کلانتری در ستاد احیای دریاچه ارومیه و همینطور دیدگاههای ساختارشکنانه وی، حکم اخیر اسحاق جهانگیری برای این فرد، قابل تامل است. صفاتی که جهانگیری برای کلانتری به کار برده، با عقایدی که این فرد دارد، هیچ تناسبی ندارد.
جهانگیری در 30 فروردین 1394 در حکمی خطاب به کلانتری نوشت: «جناب آقای دکتر عیسی کلانتری؛ با عنایت به مراتب تعهد، شایستگی و سوابق ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان "مشاور معاوناول در امور آب ، کشاورزی و محیط زیست" منصوب میشوید. انتظار دارد با توجه به اهمیت سه بخش یادشده و درنظر گرفتن وضعیت اقلیمی و زیست محیطی کشور، طرحهای مهمی که در این زمینهها، اجرایی میشود را رصد نموده، با هماهنگی دستگاههای اجرایی ذیربط نسبت به پیگیری امور ورفع مشکلات موجود اهتمام داشته و گزارش مستمر برای اینجانب ارسال نمایید. توفیق جنابعالی را در انجام وظایف محوله و با رعایت اصول قانونمداری، اعتدالگرایی و منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید، از خداوند متعال مسألت مینمایم.»
اعتراض 10 بسیج دانشجویی به انتصاب کلانتری
پس از رسانهای شدن حکم جهانگیری برای کلانتری، 10 بسیج دانشجویی به این حکم اعتراض کردند.
در نامه بسیج دانشجویی به معاون اول روحانی آمده است: با عنایت به اهمیت بخش کشاورزی در استقلال و خودکفایی کشور و تأکید چندباره رهبران نظام اسلامی بر لزوم تحقق این امر، سوال ما این است که آیا فرد انتخاب شده از سوی جنابعالی، صلاحیت مشورت دهی در این رابطه را دارند؟
نگاهی به گفتههای آقای دکتر کلانتری در چند سال اخیر، خود گواه این است که ایشان نه تنها اعتقادی به «خودکفایی در محصولات اساسی» ندارند، بلکه با این هدف مخالف هم هستند. جهت روشن شدن موضوع به برخی از صحبتهای ایشان در ادامه اشاره میشود:
- اینکه صحبت از خودکفایی غلات و پروتئین حیوانی میشود، حرفهای غیرمنطقی و غیرعلمی است. خودکفایی در کالاهای اساسی امکانپذیر نیست. هر کسی هم بگوید من ایکس کالا را خودکفا میکنم، دروغ میگوید. (خبرگزاری خبرآنلاین- ۶/۱۱/ ۹۳)
-باید به دنبال راهحلی جایگزین برای تامین نیازهای غذایی کشور بود. درحال حاضر گزینه پیش رو، تجارت آزاد محصولات کشاورزی است.در این خصوص تعرفههای تعیین شده برای واردات نباید بیش از ۱۲ درصد باشد؛ که البته در مورد برخی کالاها این درصد تا ۱۶ هم قابل افزایش است. (روزنامه دنیای اقتصاد- ۹/۴/۹۳)
-اگر کشور ما روی کشاورزی متمرکز شود فقیر میشویم و منابع را از دست میدهیمچون ایران کشور کشاورزی نیست. راه توسعه کشور، راهی غیر از توسعه کشاورزی است. (نشست هماندیشی بررسی بحران آب - ۱۳/۵/ ۹۳)
موارد فوق بُرش کوتاهی از نظرات کلانتری در حوزه کشاورزی میباشد که هرچند ایشان بیش از ۱۲ سال به عنوان وزیر در این بخش فعالیت داشتهاند اما روشن است که این تفکر با نظرات رهبران نظام اسلامی در این حوزه زاویه دارد.
جناب آقای دکتر جهانگیری؛با توجه به نکات فوق و همچنین اهمیتی که جایگاه مشاور از یکسو در تصمیمسازی و از سوی دیگر در نگاه عموم مردم و نخبگان دارد، امیدواریم دیدگاههای دکتر کلانتری بر عملکرد دولت و حضرتعالی در مسیر حمایت از بخش کشاورزی و دستیابی به خودکفایی در محصولات اساسی تأثیر گذار نباشد.
* صراحت در اظهارنظرهای شاذ
کلانتری که در دولتهای رفسنجانی و خاتمی در صدر وزارت کشاورزی مشغول به کار بود و در یک دهه اخیر فعالیتهای سیاسیاش را در مجموعه موسوم به خانه کشاورز پیگیری کرده، در انتخابات سال 1388 حامی موسوی بود و در یکی از شاذترین مواضع آن دوران اعلام کرده بود که «اگر 13 میلیون آذری رای دهند، موسوی رئیس جمهور است و در غیر این صورت باید چادر به سر کرده و از ایران فرار کنیم.»
البته موسوی رای نیاورد ولی کلانتری به قول خود عمل نکرد و چادر به سر از کشور نگریخت. او در این سالها در ایران باقی ماند و با اظهارات خود ، لبخند رضایت را به لبان فراریها از کشور مینشاند.
* زیر سوال بردن سیاستهای کلی نظام
کلانتری که سه دوره وزارت کشاورزی را در دولتهای رفسنجانی و خاتمی عهدهدار بوده، طی سالهای اخیر بارها با حرکت کشور به سمت خودکفایی محصولات کشاورزی ابراز مخالفت کرده و واردات را گزینه بهتری دانسته است. این اظهارات وی با سیاستهای کلی انقلاب و نظام در زمینه ضرورت خودکفایی در کشاورزی که مورد تصریح حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری واقع شده، کاملا در تضاد است. با این حال، کلانتری هیچگاه شفافسازی نکرده که اگر سیاستهای کلان انقلاب و نظام را قبول نداشته، چرا قبول مسئولیت کرده است؟
* مخالفت با افزایش جمعیت
اما در تازهترین موضعگیری، وی در سخنانش در بنیاد امید ایرانیان علاوه بر ابراز مخالفت دوباره با سیاستهای کلی نظام در زمینه خودکفایی کشور در محصولات کشاورزی، علیه اهداف عالیه نظام در مسائلی چون افزایش جمعیت هم صحبت کرده تا میزان پایبندی خود به اهداف انقلاب را بیش از گذشته نشان دهد.
* حمله به جهادسازندگی و روحیه انقلابی
اظهارات کلانتری به حدی بیسابقه بوده که حتی رسانههای اصلاحطلبی که این سخنان را منعکس کردهاند، در تحلیل سخنان او به این مسئله اذعان داشتهاند.
یک رسانه اصلاحطلب، سخنان کلانتری را اینطور توصیف کرده است: «او دیگر کمتر احتیاط می کند و از محافظه کاری مرسوم مدیران دولتی پس از انقلاب دست کشیده است. وی که در بنیاد امید ایرانیان سخن می گفت به طور صریح سیاستهای جهاد سازندگی در حوزه کشاورزی در سالهای نخستین انقلاب اسلامی زیر سوال برد و گفت: در فضای احساساتی اوايل انقلاب و روحيه انقلابي و تاكيد بر خودكفايي گندم دستور داده شد همه مراتع كشور به ديم گندم بدل شود. در همان زمان اين هشدار داده شد اين مراتع به پناهگاه سن بدل خواهد شد ولي كسي توجه نكرد و طي عملياتي جهادي در ۳ سال ۵۱۴هزار هكتار گندم به ۲ ميليون و ۱۰۰ هزار هكتار بدل شد كه در نهایت به ۲ ميليون هكتار محل تولید سن تبديل شد و براي از بين بردن آن يكي از خطرناك ترين سهمهاي كشاورزي به كار رفت.»
* ديگر پتانسيل توليد در كشور وجود ندارد
مطابق آنچه که رسانههای اصلاحطلب منتشر کردهاند، رئیس خانه كشاورز در سخنانش همچنین مدعی شده که «با توجه به مصرف آب كشور بايد گفت ايران كشور كشاورزي نيست. براي توسعه اقتصاد ي نمي توان روي توسعه كشاورزي سرمايه گذاري كرد. وقتي ۹۲ درصد آب شيرين در كشاورزي مصرف مي شود و سهم آن از توليد ناخالص داخلي ۱۱ درصد است. با اين روند هيچ وقت اقتصاد اول منطقه نمي شويم. توصيه من به وزير نيرو اين است كه از استيضاح نترسد و روي سياستهاي صرفه جويي در مصرف آب خود پابرجا بماند.»
وی در اظهاراتش گفته است: «ما آبي نداريم كه بخواهيم روي آن مانور دهيم و برنامه ريزي دست و دل بازانه كنيم.» در نهايت هم وي اين طور نتيجه گيري كرده كه «ديگر پتانسيل توليد در كشور وجود ندارد ولي هرطور مصلحت كشور است.»
* حمله به سیاستهای افزایش جمعیت
در حالی که سیاستهای ازدیاد نسل از چند سال پیش با تصریح رهبر معظم انقلاب، به یکی از سیاستهای کلی نظام تبدیل شده، مشاور اسحاق جهانگیری با طعنه علیه این سیاستها موضع گرفته و به گونهای اعلام نظر کرده که گویا سیاست ازدیاد نسل در کشور، یک سیاست غیرمنطقی و غیرکارشناسی است.
روزنامه اصلاحطلب «تعادل» درباره این بخش از سخنان کلانتری نوشته است: «وي (کلانتری) نقبي هم به فرمان مقام معظم رهبري درباره افزايش جمعيت در آينده زد و گفت كه با وضعيت كنوني توليد غذاي كشور در شرايط آبي كنوني و اهميت و تاكيد بر امنيت غذايي و خودكفايي در توليد، نهايتا در سال1420 ميتوانيم براي 33ميليون نفر از جمعيت كالاي اساسي تامين كنيم. اين در شرايطي محقق ميشود كه بهرهوري آب در كشور سالي 1.5درصد افزايش يابد كه فرض محالي است چراكه براي محقق شدن اين رشد بايد سالي 0.2درصد به بهرهوري آب و سالي 0.4درصد به توليد ماده خشك دربرابر مصرف آب اضافه شود.
درنهايت هم وي اينطور نتيجهگيري كرد كه ديگر پتانسيل توليد در كشور وجود ندارد ولي هرطور مصلحت كشور است. به گفته اين وزير اسبق كشاورزي ايران، در حال حاضر كه كشور 80ميليون جمعيت دارد غذاي 45ميليون نفر از محل واردات تامين ميشود و اگر قرار باشد به 155ميليون نفر برسيم بايد غذاي 133ميليون نفر را وارد كنيم.»
* 70 درصد مردم باید از ایران بروند
او تصریح کرده است: «اگر کاهش استحصال آب شکل نگیرد، باید 70 درصد مردم کشور را ترک کنند. چندسال قبل سازمان ملل پیش بینی کرد که جزایری در دنیا مثل مالدیو در جنوب غرب آسیا، با جعیت 700 تا 800 هزار نفری تا سال2025 به زیر آب خواهند رفت. من آن زمان عضو کمیته توسعه پایدار سازمان ملل بودم و برای اسکان این تعداد نفر جمعیت به مکان های مختلفی سفر کردیم. بسیج دنیا برای اسکان این جمعیت چند هزار نفری با وجود نداشتن مشکلات سیاسی، هنوز به جایی نرسیده است. آن وقت ما در ایران با 40 تا 50 میلیون جمعیت چه خواهیم کرد؟»
با اين حال كلانتري سياستها و اقدامات چيت چيان را مثبت مي داند ولي خطر عوام فريبي برخي دولتي ها و خارج دولتي ها را مانعي بر سر راه وي مي داند.
* صحبت از خودکفایی درست نیست
وزیر اسبق کشاورزی در بخشی از سخنانش هم علیه خودکفایی موضع گرفته و گفته است: «در جهان به صورت متوسط 84 درصد انرژی از منابع گیاهی و 16 درصد از منابع حیوانی تامین میشود. در ایران 90 درصد انرژی از منابع گیاهی و 10 درصد از منابع حیوانی تامین میشود. طبق بررسیهای اتاق بازرگانی در سال 93، در سالهای 87 تا 91 سه دهک از جامعه ایران کمتر از حد نیاز انرژی مصرف کردهاند و سه دهک آخر، 30 درصد بیشتر از حد نیاز مصرف انرژی دارند. امروز صحبت از خودکفایی نادرست است.»
* قبول کنیم که کشور کشاورزی نیستیم
وزیر سه دوره وزارت کشاورزی در دولتهای خاتمی و کشاورزی این را هم گفته که: «کشور کشاورزی نیستم. یعنی برای توسعه اقتصادی نباید روی کشاورزی برنامهریزی کنیم. 92 درصد آب شیرین را بخش کشاورزی مصرف کرده است، اما همین بخش 11 درصد در تولید ناخالص داخلی سهم داشته است. به عبارتی هشت درصد آب شیرین برای 89 درصد مصرف شده است و در واقع تحقق افق 1404 با وضعیت فعلی بسیار دشوار است.»
* کلانتری بودجه احیای دریاچه ارومیه را چه کرده است؟
عیسی کلانتری با چنین عقاید و نظراتی، در دولت دو سمت مهم گرفته است. او در ماههای ابتدایی دولت، رئیس ستاد دریاچه ارومیه شد و هفته پیش هم به عنوان مشاور معاون اول دولت منصوب شد.
بعد از یک سال و نیم از حضور کلانتری در قامت دبیر ستاد دریاچه ارومیه و در حالی که دولت در آبانماه سال گذشته بودجهای 729 میلیارد تومانی برای این موضوع در نظر گرفت، چند ماه بعد نمایندگان ارومیه افشا کردند که کلانتری بودجه احیای دریاچه ارومیه را صرف امور شخصی و انتخاباتی خود کرده است.
نادر قاضیپور نماینده ارومیه در مجلس در این باره اظهار داشته است: زمانی که دولت یازدهم روی کار آمد آب دریاچه ارومیه 30 درصد بود اما اکنون به 3 یا 4 درصد میرسد بدونشک این نشان دهنده آن است که اقدام عملی برای نجات دریاچه ارومیه صورت نگرفته است.
به گفته وی، تاکنون حتی یک قطره آب به دریاچه ارومیه سرازیر نشده است و تنها به شعار بسنده کردهاند؛ قرار بود ستاد نجات دریاچه ارومیه در دانشگاه صنعتی شریف برقرار باشد اما آقای کلانتری رئیس این ستاد، تشکیل جلسات این کمیته را به خانه خود منتقل کرده است.
این نماینده مردم در مجلس نهم، تصریح کرد: رئیس ستاد نجات دریاچه ارومیه منزلی در خیابان گمنام به نام خانه کشاورز داشته است که در این خانه تابلوی نجات دریاچه ارومیه را نصب کرده است، ما معتقدیم مبالغی که قرار است برای نجات دریاچه ارومیه اختصاص داده شود باید زیرنظر استاندار آذربایجان غربی هزینه و گزارش آن شفاف ارایه شود.
قاضیپور با انتقاد از اینکه برخی آقایان پول نجات دریاچه ارومیه را بین خود قربانی کردهاند، تاکید کرد: همه میدانند که آقای کلانتری برای انتخابات مجلس دهم آمده است و تمام پولها را برای این انتخابات هزینه میکند که البته باید بدانند مردم آذربایجان اجازه چنین کاری را نخواهند داد.
نایب رئیس فراکسیون نجات دریاچه ارومیه در مجلس شورای اسلامی، گفت: با وجود آنکه بیش از 290 میلیارد تومان برای نجات دریاچه ارومیه اختصاص داده شده اما این مبلغ درمسیرهای دیگری هزینه میشود.
عیسیزاده نماینده مردم میاندوآب، شاهینشهر و تکاب در مجلس شورای اسلامی نیز در این باره گفته بود: حدود 729 میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه مصوبه شده اما تاکنون هیچ مبلغی برای این حوزه هزینه نشده است و منابع تخصیص یافته برای جذب حقوق، دستمزد و پاداش و سفرهای غیرضروری مشخص نیست.
عیسیزاده خطاب به کلانتری دبیر ستاد احیا دریاچه ارومیه گفت: آقای کلانتری، بودجه تخصیصی باید در اختیار استانداری آذربایجان غربی قرار گیرد، نه برای هزینه انتخابات رفقای خود، از این رو از دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور انتظار ورود به این مسئله را داریم، تا مشخص شود که این اعتبارات به کجا رفته است
* ابهامات حکم جهانگیری
با توجه به انتقادات فراوان نسبت به عملکرد کلانتری در ستاد احیای دریاچه ارومیه و همینطور دیدگاههای ساختارشکنانه وی، حکم اخیر اسحاق جهانگیری برای این فرد، قابل تامل است. صفاتی که جهانگیری برای کلانتری به کار برده، با عقایدی که این فرد دارد، هیچ تناسبی ندارد.
جهانگیری در 30 فروردین 1394 در حکمی خطاب به کلانتری نوشت: «جناب آقای دکتر عیسی کلانتری؛ با عنایت به مراتب تعهد، شایستگی و سوابق ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان "مشاور معاوناول در امور آب ، کشاورزی و محیط زیست" منصوب میشوید. انتظار دارد با توجه به اهمیت سه بخش یادشده و درنظر گرفتن وضعیت اقلیمی و زیست محیطی کشور، طرحهای مهمی که در این زمینهها، اجرایی میشود را رصد نموده، با هماهنگی دستگاههای اجرایی ذیربط نسبت به پیگیری امور ورفع مشکلات موجود اهتمام داشته و گزارش مستمر برای اینجانب ارسال نمایید. توفیق جنابعالی را در انجام وظایف محوله و با رعایت اصول قانونمداری، اعتدالگرایی و منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید، از خداوند متعال مسألت مینمایم.»
اعتراض 10 بسیج دانشجویی به انتصاب کلانتری
پس از رسانهای شدن حکم جهانگیری برای کلانتری، 10 بسیج دانشجویی به این حکم اعتراض کردند.
در نامه بسیج دانشجویی به معاون اول روحانی آمده است: با عنایت به اهمیت بخش کشاورزی در استقلال و خودکفایی کشور و تأکید چندباره رهبران نظام اسلامی بر لزوم تحقق این امر، سوال ما این است که آیا فرد انتخاب شده از سوی جنابعالی، صلاحیت مشورت دهی در این رابطه را دارند؟
نگاهی به گفتههای آقای دکتر کلانتری در چند سال اخیر، خود گواه این است که ایشان نه تنها اعتقادی به «خودکفایی در محصولات اساسی» ندارند، بلکه با این هدف مخالف هم هستند. جهت روشن شدن موضوع به برخی از صحبتهای ایشان در ادامه اشاره میشود:
- اینکه صحبت از خودکفایی غلات و پروتئین حیوانی میشود، حرفهای غیرمنطقی و غیرعلمی است. خودکفایی در کالاهای اساسی امکانپذیر نیست. هر کسی هم بگوید من ایکس کالا را خودکفا میکنم، دروغ میگوید. (خبرگزاری خبرآنلاین- ۶/۱۱/ ۹۳)
-باید به دنبال راهحلی جایگزین برای تامین نیازهای غذایی کشور بود. درحال حاضر گزینه پیش رو، تجارت آزاد محصولات کشاورزی است.در این خصوص تعرفههای تعیین شده برای واردات نباید بیش از ۱۲ درصد باشد؛ که البته در مورد برخی کالاها این درصد تا ۱۶ هم قابل افزایش است. (روزنامه دنیای اقتصاد- ۹/۴/۹۳)
-اگر کشور ما روی کشاورزی متمرکز شود فقیر میشویم و منابع را از دست میدهیمچون ایران کشور کشاورزی نیست. راه توسعه کشور، راهی غیر از توسعه کشاورزی است. (نشست هماندیشی بررسی بحران آب - ۱۳/۵/ ۹۳)
موارد فوق بُرش کوتاهی از نظرات کلانتری در حوزه کشاورزی میباشد که هرچند ایشان بیش از ۱۲ سال به عنوان وزیر در این بخش فعالیت داشتهاند اما روشن است که این تفکر با نظرات رهبران نظام اسلامی در این حوزه زاویه دارد.
جناب آقای دکتر جهانگیری؛با توجه به نکات فوق و همچنین اهمیتی که جایگاه مشاور از یکسو در تصمیمسازی و از سوی دیگر در نگاه عموم مردم و نخبگان دارد، امیدواریم دیدگاههای دکتر کلانتری بر عملکرد دولت و حضرتعالی در مسیر حمایت از بخش کشاورزی و دستیابی به خودکفایی در محصولات اساسی تأثیر گذار نباشد.